من یک دهه شصتی ام
من یک دهه شصتیم
همیشه در مسابقه ی نابرابر
در کلاس 50 نفره ابتدایی تا دبیرستان را گذرانده ام
غولی مثل کنکور را به زانو در آورده ام
و در رقابت با تقریبا نصف جمعیت کشور در دانشگاه تحصیل کرده ام
من یک دهه شصتی ام
شغل که به ما رسید همه چیز خصوصی سازی شد و درامد یک کارمند از یک کار ساده کمتر شد.
من یک دهه شصتی ام
چون بخش خصوصی بودم دهه پنجاهی چون استخدامی بودند همیشه رییس بوده اند
جامعه مارا هنوز کودکی میداند فوتبالیست ها را در کوچه های خاکی به نمایش در می آورد
من یک دهه شصتی ام
تورم بیشتر از اینکه به بقیه اقشار فشار بیاورد
کمر مارا شکسته
یک دهه قبل از ما صاحب شغل و مسکن و خانه شده اند و یک دهه بعد از ما از به خاطر دردانه بودن و تک فرزندی چیزی از کمر مشکلات نمیدانند و نهایت فشاری که بهشان وارد میشود این است که از مد عقب نیوفتند
خواستیم ازدواج کنیم دردانه های خانه های پدرشان ارث اجدادشان را از ما می خواستند.
من یک دهه شصتی ام
حالا که میخواهم به صحنه سیاسی وارد شوم همه چیز جیز شده است.
خان هفتم هم مدیران و مسئولان کارکشته ی کشوری اند با کلی آشنا و پارتی
من یک دهه شصتی ام
کسی که دارد یک دهه هشتادی شجاع پرورش می دهد…
آخرین دیدگاهها